مهارت یادگیری

می دانیم که مغز و ذهن انسان بسیار پیچیده است و دارای صفت راز گونه می باشد و یادگیری به عنوان یک عملکرد پایه برای مغز بسیار پیچیده است. مهارت یادگیری یکی از مهم ترین مهارت ها در زندگی تمامی انسان ها می باشد و با داشتن این مهارت ها در زندگی نسبت به افراد دیگر یک قدم جلو تر خواهیم بود.
حال می خواهیم با توجه به نظریه های مختلف یادگیری را شرح دهیم:
بر اساس نظریه تونی بینگام و مارسیا کنر: یادگیری فرآیند انتقال اطلاعات می باشد که به درون سازی و ادغام اطلاعات با آن چه که از قبل تجربه کرده ایم می پردازد که این تغییرات دانسته های ما را دچار تغییر می کند.
طبق نظریه پتر، بران، ردگر و مک دانیل: به دست آوردن دانش و مهارت و هم چنین دسترسی راحت به آن ها در حافظه وجود دارد، به طوری که به وسیله آن درک روشنی از مشکلات و چالش های آینده بدست خواهیم آورد.
طبق نظریه کلارک و ریچارد مایر: مهارت یادگیری شامل تقویت پاسخ های صحیح و تضعیف پاسخ های اشتباه است و افزودن اطلاعات جدید به حافظه ما خواهد بود. یادگیری، درک موارد ارائه شده با در نظر گرفتن اطلاعات مرتبط، سازماندهی ذهنی و ارتباط آن ها با دانش قبلی است.
طبق نظریه هیلگارد: یادگیری تغییر نسبتا پایداری است که بر اثر تجربه ایجاد می شود، این تغییر می تواند تغییرات ایجاد شده در دانش، مهارت، رفتار، عادت یا هر چیز دیگر در ما باشد.
هدف ما از انجام هر نوع فعالیت آموزشی و تدریس، ایجاد زمینه ای است که به یادگیری منجر شود. شخصی که تمام تلاش خود را در فعالیت و تدریس به کار می گیرد در واقع دارای هدفی می باشد که آن هدف یادگیری است.
یادگیری یعنی ایجاد تغییر، اگر در جریان فعالیت ها و آموزش ها تغییراتی ایجاد نکنیم، نمی توانیم این موضوع را یادگیری تلقی کنیم.
از زمان های گذشته یادگیری به عنوان یک مهارت شناخته نمی شد و آن را فقط یک امر ذاتی می دانستند و عده ای از افراد نسبت به دیگران دارای قدرت یادگیری بالاتری بودند، اما در واقعیت امروز، یادگیری علاوه بر ذاتی بودنش، در واقع یک مهارت است، زیرا این قابلیت را دارد تا بر آن افزوده شود و به تقویت آن بپردازیم.
تعریف مهارت یادگیری
مهارت یادگیری عاداتی هستند که میتوانند در طول زندگی شما برای تکمیل پروژهها و برقراری ارتباط مؤثر مورد استفاده قرار گیرند. آنها میتوانند به طور مداوم توسعه و بهبود یابند تا در انجام کارهای روزمره یا دستیابی به نقاط عطف شغلی به شما کمک کنند.
یا یادگیری باید به تغییر رفتار بینجامد؟
روانشناسی به یک علم رفتاری تبدیل شده است. هر آنچه را که ما در روانشناسی مطالعه می کنیم، باید از طریق رفتار قابل ارائه باشد. اما این بدان معنا نیست که رفتاری که ما ملاحظه می کنیم یادگیری است. فرایند یادگیری را نمی توان به طور مستقیم مطالعه کرد، بلکه ماهیت یادگیری را تنها از تغییرات رفتاری می توان استنباط کرد.
هر یادگیری منجر به عملکرد نمیشود چون افراد بسیاری از چیزها را میآموزند ولی امکان به کارگرفتن این آموختهها برایشان پیش نمیآید.
چگونه مهارت های یادگیری خود را افزایش دهیم؟
یادگیری یک مهارت است که ما می توانیم به روش های مختلف در بهبود آن تاثیر گذار باشیم، در واقع می توانیم حافظه خود را به روش ها مختلف تقویت کنیم یا به عبارت دیگر قدرت و سطح یادگیری خود را افزایش دهیم که در نهایت به پیشرف های چشم گیری دست پیدا خواهیم کرد.
یکی از ارکان های اصلی یادگیری داشتن تمرکز است. افرادی که دارای تمرکز می باشند بازدهی بهتری خواهند داشت، در واقع به این معنا که هر چه تمرکز بیشتر باشد، بازدهی در یادگیری به همان میزان افزایش خواهد یافت. به تمرکز باید نگاه مهارت گونه داشت تا قابلیت یادگیری و بهبود داشته باشد. داشتن تمرکز یعنی، هم سو بودن و برخورداری از توجه و انرژی در انجام آن کار به گونه ای که هیچ عامل خارجی یا مخرب نتواند حواس ما را پرت کند.
برای این که مهارت های یادگیری خود را افزایش دهیم ابتدا باید سبک های یادگیری را به خوبی مطالعه کنیم و روش رسیدن به سبک مورد نظر خود را از میان سبک های متنوع تشخیص دهیم. همه انسان ها از قدرت یادگیری بهره مند هستند، اما آن چه باعث می شود ما نسبت به دیگران متفاوت تر باشیم، داشتن مهارت های لازم برای یادگیری است.
برای رسیدن به نتیجه مطلوب تر در زمینه افزایش مهارت یادگیری بهترین روش استفاده از تفکر خود به شیوه صحیح می باشد، زیرا هر چه از تفکر خود بیشتر استفاده کنیم نتیجه بهتری بدست می آوریم.
برای این که بتوانیم مهارت تازه ای را یاد بگیریم نیازمند تعهد، انضباط شخصی و همچنین هوشیاری می باشیم. موفقیت همه ی ما در یادگیری وابسته به تصور و انگیزه ما می باشد، هدف مهمی که برای رسیدن به آن مطالعه را انتخاب کردیم.
اگر انگیزه کافی برای یادگیری را داشته باشیم می توانیم برای رسیدن به هدف مورد نیاز خود تمام دشواری های موجود را پشت سر بگذاریم. اگر انگیزه کافی وجود نداشته باشد، هیچ یک از روش ها برای انجام یادگیری پاسخ گو نخواهند بود. موانعی که در یادگیری برای ما به وجود می آیند، نتیجه تصور و برخورد ما با شرایط موجود است.
یکی از موضوعات مهم در این زمینه مشخص کردن تکلیف خودمان است. به خود توضیح دهیم که چرا مطالعه و یادگیری برای ما ارزش دارد و هدفی که از یادگیری داریم را برای خود تکرار کنیم، نتیجه ای که از یادگیری بدست می آوریم نشان دهنده تلاش خودمان است.
انواع مهارت های یادگیری
به طور کلی مهارت های یادگیری را می توان به صورت زیر دسته بندی نمود:
مشاهده: یکی از انواع مهارت های یادگیری، یادگیری از طریق مشاهده بوده و در واقع در این روش فرد با مشاهده، سرمشق گیری و تقلید به یادگیری دست خواهد یافت.
خیلی از افراد دانش و مهارت های خود را به واسطه مشاهده و تقلید اتفاقات و رفتارهای اطراف خود می آموزند، برای مثال کودکی را در نظر می گیریم که به تازگی شروع به حرف زدن نموده و اصطلاحا زبان باز کرده است این کودک سعی می کند تمام حرف های اطرافیان خود را تقلید کند و خیلی زود سعی نموده حرف هایی که پدر و مادر به او گفته را تقلید نمایند.
پرسش نمودن: از دیگر مهارت های یادگیری می توان به پرسش نمودن اشاره کرد. همان طور که همه ما به آن آگاه هستیم پرسش کلید رسیدن به پاسخ است و در واقع هر فرد بایستی برای یادگیری و بالا بردن معلومات خود در زمینه های مختلف جسارت سوال کردن را داشته باشد.
از قدیم گفته اند که پرسیدن عیب نیست ندانستن عیب است. پس شما برای یادگیری در هر زمینه ای که مد نظر داشته می توانید از افرادی که در این راه تجربه کافی داشته سوال نموده و سعی کنید که از تجارب آن ها استفاده نمایید. بدون شک با بالا رفتن علم شما در رابطه با موضوع مورد نظر یادگیری نیز خیلی بهتر اتفاق خواهد افتاد.
تفکر و تامل: یکی دیگر از مهارت های یادگیری، یادگیری تاملی نام دارد. هر چه تفکر یک فرد در رابطه با موضوعی بیشتر بوده به طبع میزان یادگیری او در زمینه مورد نظر نیز بسیار بیشتر خواهد شد. در واقع منظور از تامل این بوده که فرد در مورد موضوع مورد نظر تفکر هوشندانه و آگاهانه داشته و به خوبی تمام جوانب را بررسی نموده و در صورت نیاز نیز برای تغییر موقعیت مورد نظر راه حلی کاربردی و جدید ارائه دهد.
فرضیه سازی: فرضیه سازی به ما کمک نموده تا به کشف موضوعات جدید برسیم. این که ما در زمینه مورد نظر بر اساس مشاهدات و تجربیات فرضیه هایی ارائه نماییم باعث شده که خود به خود راهکار از بین آن ها خیلی راحت تر پیدا گردد. صرفا نباید تمامی این فرضیه ها درست باشند و بلکه حتی فرضیه های غلط نیز ممکن بوده ما را یک قدم به راهکار نزدیک تر نمایند.
پیش بینی: یکی دیگر از لازمه های یادگیری پیش بینی بوده که البته باید بگوییم که پیش بینی با حدس زدن کاملا متفاوت بوده و براساس مشاهدات و اطلاعاتی که فرد داشته صورت گرفته و به در واقع پیش بینی بیان موضوعی است که ممکن بوده در آینده رخ دهد.
برای مثال فرد از تیره بودن و فشردگی ابرها پیش بینی می نماید که احتمال داشته تا چند ساعت بعد باران شروع به بارش نماید.
مهارت کاربرد ابزار: بدون شک با شناخت ابزار و کاربرد آن ها، یادگیری خیلی موثرتر و بهتر صورت می گیرد. فرد بایستی ببیند که در مسیر یادگیری در زمینه مورد نظر چه ابزاری توانسته برای او کمک کننده بوده و راه مورد نظر را برای او هموارتر نمایند.
به عنوان نمونه چنانچه فردی قصد داشته کار با کامپیوتر را بیاموزد برای یادگیری می تواند از کتاب های آموزشی، سی دی ها، سایت معتبر آموزشی و یا ثبت نام در کلاس های فنی و حرفه ای استفاده نموده و به این طریق در زمینه مورد نظر آگاهی و دانش خود را افزایش دهد.
مهارت اندازه گیری و محاسبه: فرد با مهارت اندازه گیری و محاسبه توانسته در زمینه یادگیری، مشاهدات دقیق تر و کاملا تری را داشته باشد و این موضوع به خودی خود به یادگیری بهتر خواهد انجامید. اندازه گیری بایستی به کمک ابزار مناسب و بسته به موضوع مورد نظر انجام شود.
روابط موثر اجتماعی: برقراری ارتباط با دیگران و حضوری موثر در اجتماع نیز یکی از مهارت های یادگیری می باشد. هر چه فرد با افراد بیشتری در تعامل بوده می تواند ایده های خود را با آن ها مطرح نموده و از نقدهای سازنده آن ها برای بهبود کار خود استفاده کند و در واقع از نظرات دیگران برای یادگیری روشی نوین برای ارتقاء کار خود بهره گیرد.
طرح کردن و ساختن: یکی دیگر از انواع مهارت های یادگیری این بوده که شما بر روی کاغذ شروع به ترسیمی طرحی از زمینه یادگیری خود نموده و مشخص کنید که در این راه قصد داشته به چه دانش و مهارتی دست پیدا نمایید. ببینید که چه موانعی بر سر این راه وجود داشته و چه راه هایی شما را به هدف نزدیک تر خواهند نمود.
در اختیار داشتن یک پلن از هدف مورد نظر باعث شده شما در یادگیری مصمم تر شده و سعی کنید پله پله به آن چه که می خواهید برسید. برای مثال کسب یک مهارت پیچیده و دشوار و یادگیری آن یک شبه محقق نخواهد شد و شما بایستی ابتدا هدف بزرگ خود را به ریز هدف هایی تقسیم نموده و سعی کنید یک به یک به آن ها دست یابید. گاهی برای رسیدن به چیزی بایستی صبور بوده و تمام تلاش خود را به کار گرفت.
تفسیر یافته ها: این مهارت در واقع یک نتیجه گیری کلی از آموخته های شما در زمینه مورد نظر می باشد. شما بایستی بر اساس مشاهدات خود شروع به تفسیر و توضیح نموده و با کنار هم گذاشته تمامی مشاهدات، به یک نتیجه کلی و یک راهکار موثر و نوین دست یابید.
طراحی تحقیق: آخرین مهارت یادگیری نیز که به توضیح در رابطه با آن خواهیم پرداخت طراحی تحقیق می باشد. برای یادگیری موثرتر می توان اقدام به طراحی تحقیق نمود و یعنی در واقع شما می توانید در رابطه با مشاهدات خود در زمینه مورد نظر تحقیقی انجام داده تا بتوانید اطلاعات درست و غلط را از هم تفکیک نمایید.
اصول راهبردی برای یادگیری
برای اینکه زمان مناسب برای یادگیری را انتخاب کنید، باید اصول آن را بدانید. این اصول عبارتاند از:
۱– تعیین اهداف
اگر اهمیت کاری را که میخواهید یاد بگیرید ندانید، به علت کمبود زمان، کمبود انرژی و بیانگیزه بودن از ادامه تلاش دست میکشید. بنابراین اولین مرحله برای یادگیری صحیح و کاربردی، تعیین اهداف یادگیری و پیدا کردن راه حل برای رسیدن به آنها است. برای این کار ابتدا از خود سوال بپرسید که قصد دارید از یادگیری چه چیزهایی به دست آورید؟ و چرا برای یادگیری زمان میگذارید؟
به این نکته توجه داشته باشید اهدافی که برای خود تعیین میکنید باید واقعبینانه باشند. برای ایجاد تصویرهای ذهنی از تکنیک تجسم استفاده کنید؛ این تصویرها باید به شما کمک کنند تا متوجه شوید یادگیری چگونه میتواند زندگی شما را بهتر کند. شما با تقسیم کردن آنها به اهداف کوتاهمدت و بلندمدت باید بتوانید آنها را به فهرست کارهای روزانه خود اضافه کنید
۲– شناسایی موانع
در مرحله دوم، موانعی را که باعث میشوند به برنامهریزی خود برای یادگیری عمل نکنید، شناسایی کنید و برای رفع آنها به دنبال راهحل باشید. برای این کار میتوانید موانع رسیدن به اهداف و استراتژیهای رفع آنها را روی کاغذ یادداشت کنید.
۳– تمرکز
شاید فکر کنید برای یادگیری باید زمان زیادی را اختصاص دهید؛ اما حقیقت این است که اگر تمرکز داشته باشید از فرصتهای کوتاه نیز میتوانید به بهترین حالت استفاده کنید. برای استفاده بهتر از دقایق خود، میتوانید از تکنیکهای افزایش تمرکز نیز استفاده کنید. با از بین بردن عوامل حواسپرتی، حتی اگر زمان کوتاهی برای مطالعه دارید، روی آن چیزی که میخوانید یا یاد میگیرید، تمرکز کنید
۴– استفاده از زمان مناسب
بسیاری از افراد تصور میکنند یادگیری مهارت جدید باید پس از انجام دادن کارهای روزانه و در زمانهای خالی انجام شود؛ اما این تصور اشتباهی است. زمانی که همه کارهای روزانه خود را انجام میدهید معمولا خسته هستید، بنابراین بازدهی شما برای یادگیری کاهش مییابد. یادگیری به زمانی نیاز دارد که ذهن آماده باشد. به همین علت باید ساعتهای اوج بازدهی خود در طول روز را بشناسید و یادگیری را زمانبندی کنید تا از زمان خود بهینه استفاده کنید.
۵– تبدیل کردن یادگیری به عادت
اگر یادگیری را به عادت تبدیل کنید، میتوانید همیشه چیزهای جدیدی یاد بگیرید. به دست آوردن عادتهای خوب به تلاش منظم و روزانه نیاز دارد. برای ایجاد عادت به برنامه روزانه خود دقت کنید و زمان مشخصی از روز را به یادگیری چیزهای جدید اختصاص دهید. برای ایجاد انگیزه، برای خود پاداش در نظر بگیرید؛ این کار باعث میشود زمانی که وسوسه میشوید کار دیگری انجام دهید، باز هم به به یادگیری ادامه دهید.
به یاد داشته باشید که عادتها همان فعالیتهای کوچک روزانه هستند که شما خود را برای انجام آنها مجبور میکنید. پس اگر مدت زمانی با تلاش و پشتکار باشید، میتوانید یادگیری را به عادت تبدیل کنید.
۶– انتخاب سبک یادگیری
شناسایی سبک یادگیری بسیار مهم است؛ زیرا میتوانید با روش مناسب خود یاد بگیرید. برای مثال برخی از افراد زمانی که مطالب را یادداشت میکنند میتوانند مطالب را یاد بگیرند و حفظ کنند یا برخی افراد برای یادگرفتن چیزی باید آن کارها را انجام دهند.
۷– همکاری
تعامل داشتن با افراد دیگر یکی از سادهترین کارها برای یادگیری است؛ اگر بدانید کسانی هستند که در مشکلات به شما کمک میکنند، به جای ناامیدی در مسیر یادگیری قدم برمیدارید. همچنین شرکت کردن در کلاسهای آموزشی به همراه کسانی که به یادگیری اهمیت میدهند، به شما کمک میکند تا برای رسیدن به اهداف خود پیگیرتر باشید. علاوه بر این مسئله میتوانید به همراه همکاران خود، گروهی برای یادگیری و استفاده از تجربیات یکدیگر تشکیل دهید.
اگر انگیزه کافی برای یادگیری را داشته باشیم می توانیم برای رسیدن به هدف مورد نیاز خود تمام دشواری های موجود را پشت سر بگذاریم. اگر انگیزه کافی وجود نداشته باشد، هیچ یک از روش ها برای انجام یادگیری پاسخ گو نخواهند بود. موانعی که در یادگیری برای ما به وجود می آیند، نتیجه تصور و برخورد ما با شرایط موجود است
دیدگاهتان را بنویسید