تحلیل رفتار متقابل

تحلیل رفتار متقابل نظریهای است در مورد شخصیت و و روش منظمی است برای روان درمانی به منظور رشد و تغییرات شخصی. این تعریفی است که به وسیله انجمن بینالمللی تحلیل رفتار متقابل ارائه شده است.
تحلیل رفتار متقابل به عنوان نظریه شخصیت تصویری از ساختار روان شناختی انسان ها به ما ارائه میدهد. به این منظور از یک الگوی سه بخشی به عنوان الگوی حالات نفسانی خود استفاده میکند. همین الگوی شخصیتی به ما کمک میکند تا دریابیم انسانها چگونه عمل و رفتار میکنند و اینکه چگونه شخصیت خود را در قالب رفتارهایشان آشکار میسازند.
اریک برن این نظریه را در دهه پنجاه میلادی پایهگذاری کرده است. در میان دیدگاههای مختلف روانشناسی، تحلیل رفتار متقابل از نظر عمق تئوری و کاربرد وسیع و متنوع آن بسیار برجسته است.
اکنون حدود شش دهه از دورانی که اریک برن ، روانپزشک کانادایی-آمریکایی، بحث تحلیل رفتار متقابل یا Transactional Analysis را مطرح کرد میگذرد.
طی این شش دهه، میل و رغبت به یادگیری تحلیل رفتار متقابل، به طرز چشمگیری افزایش داشته و علاوه بر روانکاوان و رواندرمانگران، فعالان حوزهی مدیریت، کسب و کار، مشاوره، توسعه فردی هم به آن علاقه نشان دادهاند.
به شکلی که در بسیاری از سرفصلهای آموزش مهارت های ارتباطی و شخصیت شناسی ، معمولاً بخشی هم به آموزش تحلیل رفتار متقابل اختصاص داده میشود.
اریک برن (Eric Berne) روان درمانگر کانادایی است که عموماً او را به خاطر ابداع مدل تحلیل رفتار متقابل به انگلیسی Transactional Analysis میشناسند.
او ریشهی روسی-لهستانی داشت و نام کامل و واقعی او اریک لئونارد برنشتین (Bernstein) بود. اما در همان سالهای نخست فعالیت حرفهای و زمانی که اقامت آمریکا را دریافت کرد، ترجیح داد از عنوان خلاصهتر اریک برن استفاده کند.
اریک برن در دانشگاه مک گیل کانادا، به تحصیل در رشتهی پزشکی و جراحی پرداخت و سپس در آمریکا، در دانشگاه ییل، دورهی رزیدنت رواندرمانی را گذراند.
اریک برن باقی عمر خود را به درمان بیماران و تالیف کتاب (در دههی آخر زندگی) گذراند و آنچه ما امروز از او میشناسیم بیشتر حاصل نگارش این کتابهاست.
اگر چه مدل تحلیل رفتار متقابل اریک برن تا حد زیادی بر اساس نگرش فروید شکل گرفته است، اما یک نقطهی جدایی کلیدی بین آنها وجود دارد.
تفاوتی که باعث شد حتی انجمن روان تحلیلگری نیویورک که اریک برن در سال ۱۹۴۰ دانشجوی آنها بود، در سال ۱۹۵۴ حاضر نشود او را به عضویت خود در بیاورد.
درمان فرویدی بیشتر بر گفتگو با بیمار و حرف زدن بیمار و کشف نکات پنهان در ناخودآگاه بیمار از طریق حرفهای او بود.
در حالی که اریک برن تاکید داشت که با بررسی تعامل بیمار با دیگران و مشاهده و ارزیابی و تحلیل رفتار او در مقابل دیگران، بهتر میتوان بیمار را درک کرد.
عنوان تحلیل رفتار متقابل یا Transactional Analysis هم بر اساس همین نگرش انتخاب شده است.
اریک برن در مجموع چهار کتاب در مورد تحلیل رفتار متقابل تالیف کرده است. هر چهار کتاب در دههی پایانی عمر او تالیف شدهاند و البته چهارمین کتاب، دو سال پس از مرگ او منتشر شده است.
این کتابها چنان دقیق و کامل هستند که هنوز هم، اگر کسی بخواهد تحلیل رفتار متقابل را به شکل کامل و دقیق بیاموزد، در میان انواع کتابهای تحلیل رفتار متقابل، جزو بهترین گزینهها محسوب میشوند:
۱-Transactional Analysis in Psychotherapy
۲- Games People Play
۳- The principles of group treatment
۴- What do you say after you say hello?
نظریه های اساسی تحلیل رفتار متقابل
پایه و اساس نظریه تحلیل رفتار متقابل مبتنی بر چند نظریه کلیدی است که تحلیل رفتار متقابل را از سایر دیدگاههای روانشناسی متمایز می سازند.
الگوی حالات نفسانی والد، بالغ و کودک
اساسیترین نظریه تحلیل رفتار متقابل الگوی حالات نفسانی است. یک حالت نفسانی مجموعهای از رفتارها، افکار و احساسات مربوط به هم است که به وسیله آن، بخشی از شخصیت، خود را در یک زمان به خصوص نمایان میسازد.
این الگو سه حالت نفسانی متفاوت و مجزا را به تصویر میکشد.
اگر رفتار، افکار و احساس های من در واکنش به مسائل، این زمانی این مکانی باشد و از تمام منابع تواناییهایم به عنوان یک فرد بزرگسال بهره گیرم، در حالت نفسانی «بالغ» خود قرار دارم. زمانهایی ممکن است که رفتار، افکار و احساسهای من درست شبیه یکی از والدین یا کسانی که جایگزین آنان بودند باشد. در این صورت من در حالت نفسانی «والد» خود قرار دارم.
گاهی نیز ممکن است رفتار، افکار و احساسهایم درست مانند زمانی باشد که کودک بودم. در این صورت در حالت نفسانی «کودک» خود قرار دارم.
کاربرد تئوری تحلیل رفتار متقابل در ارتباطات
از نظر ارتباطی هر چیزی که حضور فرد دیگری را تصدیق کند (مثل سخن گفتن یا سایر نشانههای غیرکلامی) محرک مبادله نامیده میشود. کلید موفقیت در ارتباط بینفردی معمولا به اینکه گوینده و پاسخدهنده در کدام حالت شخصیتی خود قرار دارند، بازمیگردد. با توجه به ویژگی واقعگرایی بالغ، اگر هر دو نفر در حالت شخصیتی بالغِ خود باشند ارتباط بین آن دو سادهترین نوع ارتباط است. اما افراد میتوانند در هنگام مبادله در هریک از سه حالت شخصیتی گفتهشده قرار داشته باشند. بر اساس آنکه افراد در ارتباط با یکدیگر از موضع کدام حالت شخصیتی رفتار میکنند میتوان انواع ارتباط میان آنها را پیشبینی کرد. یک نوع از ارتباط، مبادلهی مکمل نام دارد. در این نوع ارتباط فرد با همان حالت شخصیتیای که پیامی را دریافت کرده است پاسخ میدهد، یعنی اگر در حالت کودک خود پیام را دریافت کرده از موضع کودک خود نیز پاسخ میدهد. از نظر برن اگر رابطه از نوع مکمل باشد ارتباط ادامه مییابد.
نوع دیگر ارتباط، ارتباط به شیوهی مبادلهی متقاطع است. در این شیوه فرد با همان حالت شخصیتیای که پیام یا محرک مبادله را دریافت کرده، به پیام پاسخ نمیدهد. برای مثال فرض کنید محرک مبادله از سوی فردی با حالت شخصیتی بالغ به فردی دیگری که او هم در حالت بالغ است به اینصورت فرستاده میشود: «تو کت منو ندیدی؟»، اگر دریافتکنندهی پیام بهجای پاسخگویی با بالغ خود با حالت کودک خود پاسخ بدهد که: «تو همیشه منو بهخاطر همه چیز سرزنش میکنی.» مبادلهی متقاطع صورت گرفته است که پیامد آن معمولا شکست در ارتباط است.
ارتباط نهتنها یک جنبهی مهم زندگی روزمره است بلکه بخشی از هستی انسان را نیز تشکیل میدهد. حتی نوزاد تازه متولدشده به ارتباط، شناخته شدن و تأیید نیاز دارد. نتایج مطالعهای که توسط اسپیتز انجام شده حاکی از آن است که نوزادانی که کمتر مورد نوازش و لمس قرار میگیرند یا کمتر در آغوش گرفته میشوند با احتمال بیشتری در معرض آسیبهای فیزیکی و روانی قرار دارند. در واقع همهی ما نیاز داریم که حضورمان توسط دیگران درک شود. برن این نیاز غریزی به شناخت اجتماعی را تحت عنوان عطش شناخت یا نوازش توصیف میکند و نتیجهی مطالعهی اسپیتز دربارهی نیاز نوزادان به نوازش را به افراد بزرگسال نیز تعمیم میدهد. از نظر برن همانطور که یک نوزاد به نوازش فیزیکی نیاز دارد یک فرد بالغ نیز نیازمند نوازش به شکلهایی نظیر سر تکان دادن، چشمک زدن یا دریافت لبخند و … از سوی دیگران است. نوازش را میتوان به دو نوع نوازش مثبت و نوازش منفی تقسیمبندی کرد. برن معتقد است روی هم رفته دریافت نوازش منفی بهتر از عدم دریافت نوازش است. وقتی فرد A از فرد B سؤالی میپرسد و B با بیمیلی و اکراه پاسخ میدهد، فرد A این پاسخ و رفتار سرد را به اینکه اصلا پاسخی دریافت نکند ترجیح میدهد.
مفاهیم کلیدی تحلیل رفتار متقابل
در تعریف انجمن بین المللی تجزیه و تحلیل رفتار متقابل (تی.ای) از تحلیل رفتار چنین آمده است: یک نظریه شخصیت و یک روان درمانی منظم برای رشد شخصی و تغییر آن می باشد. بنابراین تعریف، تحلیل رفتار متقابل یک نظریه شخصیت است که به شما اطلاعات عمیقی در مورد چرایی رفتار مردم می دهد. اساس کشف این چرای توسط تحلیل متقابل بر مبنای حالت های ایگو(خود) و انطباق آن با مدل والد-بالغ-کودک (پک) می باشد. این حالات خود، احساسات و رفتارهای ثابت تشکیل شده است. حالت های خود، همیشه منفی نیستند و می توانند گاهی در مسیر مثبت قرار بگیرند.
چه فرد از وجود حالت های خود، آگاه باشد و چه نباشد، آن ها همیشه فعالند و اثر مستقیم روی رفتارها دارد.
روش درمانی تحلیل رفتار متقابل
هدف تکنیک تحلیل رفتار متقابل در درمان این است که به فرد کمک کند تا خودش را بهتر بشناسد و ظرفیتهای خود را از طریق توسعهی بخش بالغ شخصیتش بهبود بدهد. معمولا بین افراد و درمانگرها یک قرارداد وجود دارد که در آن اهدافی که میخواهند در دورهی درمان به آن دست پیدا کنند قید شده است. اغلب، مسئولیت تمام اتفاقاتی که ممکن است در طول دورهی درمان بیفتد به فرد واگذار میشود. به این ترتیب فرد بیشتر در حالت شخصیتی بالغ خود قرار میگیرد تا بتواند تفکرات، احساسات و رفتارهای محدودکنندهی خود را بشناسد.
پیشنیاز استفاده از تکنیک تحلیل رفتار متقابل در سه مورد راحتی، امنیت و احترام خلاصه میشود. میان درمانگر و فرد باید تعامل مثبت وجود داشته باشد و از آنجا که فرد به دنبال درمان است زمینهی توسعهی ارتباط بین فرد و درمانگر حتی در خارج از عرصهی درمان فراهم میشود. درمانگرانی که از این تکنیک استفاده میکنند معمولا در مسیر درمان از سایر ابزارهای روانشناسی نظیر روانشناسی پویا، علوم رفتاری و ارتباطدرمانی نیز کمک میگیرند.
تحلیل رفتار متقابل بر اساس فرضیههای فلسفی خاصی استوار شده است. این پیشفرضها عباراتی درباره انسان، زندگی و هدفهای تغییراند.
فرضیه های فلسفی تحلیل رفتار متقابل عبارتند از:
انسانها ذاتا خوب هستند.
همه توانایی فکر کردن دارند.
سرنوشت انسانها به دست خودشان تصمیمگیری شده است و این تصمیمات را میتوان تغییر داد.
دیدگاهتان را بنویسید